قواي مسلح ازلشکرکشي شوروي تا يورش نظاميان آمريکا قسمت اول
تحقيق وپژوهش ازصباح تحقيق وپژوهش ازصباح

 

(به بهانه سالروزشش جدي وحضوراردوي سرخ درافغانستان)

             

بهربروبوم وفرزند خويش

زن وکودک وخردوپيوندخويش

 همه سربه سرتن به کشتن دهيم

 ازآن به که کشوربه دشمن دهيم . (فردوسي)

آزاد گي ، مقاومت وطنخواهي ، مردانگي وشجاعت درنسل جوان به وسیله ی شخصيتهاي برانگیخته خواهد شد که خود بتوانند در روزهای سخت ،مظهرميهن پرستي ، آزادمنشي ، سرسپردگي ومتانت وپایداری باشند واین فداکاري ، دليري ، پایداری ومقاومت، ناگهان به وجود نخواهد آمد بلکه از هم اکنون باید خطرات آینده را که امروزبا هزار زبان با ما سخن می گویند ،لمس کنیم ودر برابر آن صف آهنینی از نیروی صادق ووطنپرست نسل جوان پدید آوریم .

تاریخ جنگ تاریخ حیات بشر است یا تاریخ پیدایش جنگها باتاريخ انسان در روي زمین همخواني دارد ، حسد و کینه و خود خواهی ، راز و سرچشمه کلیه جنگها در طول تاریخ می‌باشد. به نظر می‌رسد همین قدامت و همزادی جنگها با انسانها به رغم لطمه‌ها و صدمه‌های شدیدی که بر حیات انسان وارد می‌سازد مانع از بررسی موشکافانه و توقف جنگها می‌گردد. همچنان جنگ خسارتهای فوق‌العاده‌ای به نیروهای انسانی و امکانات مادی بشر می‌زند و نه تنها نیروهای انسانی را از بین می‌برد، بلکه آسیبهای روحی و روانی شدیدی هم بر آنان وارد می‌سازد. بنابراین بسیاری از بیماریهای لاعلاج و طولانی مدت ، معلولیتها ، اضطراب ، نگرانی ، و درد و رنجها از بقایا و آثار تخریبی جنگهاست.

زمانی که حکومتهای پراکنده ملوک الطوایفی و امپراتوریهای بزرگ جای خود را به دولتهای ملی دادند و این دولتهای ملی به صورت واحد اصلی مناسبات بین المللی در آمدند، اصطلاح امنیت بر سر زبان دولتمردان و رهبران نظامی افتاد. مفهوم امنیت همزاد جوامع انسانی کوچک و بزرگ بوده است. طبعا امنیت ملی مفهوم جدیدی است که با پیدایش پدیده دولتهای ملی در دوران معاصر پدیدار شده است.

جستجوی امنیت از مهمترین کششها و انگیزه‌های انسانی است. این کشش با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی دارد. حفظ ذات و صیانت نفس از اساسی‌ترین میلهای انسان است. انسانها در پی برآوردن نیازهای زیستی با یکدیگر وارد مناسبات گوناگون شده و تشکیل جامعه می‌دهند. مهمترین نیاز هر جامعه ، خواه یک طایفه یا قبیله و یا یک قوم یا کشور باشد، تامین امنیت آن جامعه و افراد آن است. همچنان امنیت عبارت است از توانایی یک کشور در دفع تهدیدهای خارجی علیه حیات سیاسی یا منافع ملی خود. یکی از نخستین کسانی که امنیت ملی را تعریف کرده است، والتر لیپمن نویسنده و محقق امریکایی است. او می‌گوید: یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزشهای اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را پیش ببرد.

امنيت ملي دريک کشوروسيله نيروهاي نظامي تامين ميشود .

نیروهای نظامی يااردوي ملي از همان ابتدای حیات اجتماعی انسان همواره بوده‌و هستند. نیروهای نظامی هرجامعه ابزارو اهرمی بسیار قوی و مطمئن برای برقراری روابط با دیگر جوامع محسوب می‌شوند. از وظایف اصلی و اساسی نیروهای نظامی حفظ و حراست ازتماميت ارضي واستقلال ملي است و به این منظور باید با دشمنان خارجی مبارزه کند و آنها را از دست یازیدن به خاک کشور باز دارد. همان طور که جنگ و سیاست آنچنان به هم پیوند خورده‌اند که در واقع دو روی یک سکه‌اند.  نیروهای نظامی و سیاستمداران نیز همکاران یکدیگر محسوب می‌شوند، به نحوی که در صورت عدم موفقیت یکی از آنان در ایجاد تعادل در روابط بین المللی با همسایگان و کشورهای دیگر ، نیروهای همزاد وی وارد عمل می‌شوند. همچنان دارا بودن تسلیحات نظامی بطور انحصاری در اختیار نیروهای نظامی است و نهاد دیگری نمی‌تواند دارای این مالکیت باشد.

اردو یقینا یکی از مهمترین ارکان اقتدار یک ملت است.

نیروی دفاعی یک کشور که توانا بودن یک ملت را حکایت نموده و به نیروی دیگري اجازه نمی دهد که فکر تجاوز به تماميت ارضي ، استقلال سياسي  وحاکميت ملي يک کشور نمايد. اين وظيفه حاکميت ملي است که برای تضمین بقای خویش وزندگي صلح آميزمردم باید نيروي مسلح تشکیل داده و برای اقتدار، توانمندي وبالندگي  آن ازهيچگونه سعی و کوشش خودداری ننماید. اردوي توانمند ، نیرویی است که پیش از همه بر یک انظباط ، قواعد وحس وطنپرستي استوار پایبند باشد اردوي که به خوبی تجهیز شده باشد چه از لحاظ ابزار و ادوات و چه از لحاظ روانی، تامين کننده منافع ملي وحاکميت مردمي واستقلال سياسي است.  پاسداري ، دليري وشجاعت  اردوي ملي  بسته به تجهیز روانی آن می باشد ، شجاعت فردی نمی تواند  اردو را به نیرویی توانمند مبدل سازد بلکه شجاعت تفکر و آرمان است که موجب نیرو مندی نيروهاي مسلح می شود. اردوي که تصور پیروزی را با خود همراه داشته و بدان ایمان پيدا کند موفقيت وسربلندي آن را تضمين مينمايد.

جهان امروزعرصه ی جنگ هاست . چه جنگ سرد وچه جنگ گرم ،جنگ هایی که عموما برای پایان دادن به جنگ های دیگر شکل می گیرند . یکی ازارکانی که نیرومندی واقتداریک ملت را موجب میشود ،اردوي منظم وبا ایمان است . حکومت هاي ملی ومردمي به هيچ عنواني تصميم به مداخله ، لشکرکشي ، جنگ افروزي ، توسعه طلبي و قصد آسیب رساندن به دیگر کشورها راندارند ولی منافع ملت خویش رادربرابرمتجاوزين ، عظمت طلبان وخون آشامان مقدم می داند و برای شکوهمند شدن هرچه بیشتر میهن وملت خویش می کوشد .اردوي ملی نيزدرخدمت حاکميت مردمي ومنافع ملي است ودرموقعي صلح به نیروی سازنده ودرهنگام نبرد به سپرمطمين ملي مبدل ميشوند.

تلاش درتوانمندي نیروهای مسلح وظيفه است سترگ واقدام است بزرگ ، امروزثابت شده است که نيروي منسجم  باانظباط واما کوچک، حرفه ای وآموزش دیده ازتعداد بی شمارسربازان که درميدان تعليم عرق نميرزند به مراتبها موثروموفق بوده اند . جمله معروفي است که ميگويند: ( کسانيکه درميدان تعليم وتربيه عرق نميرزند درميدان محاربه خون ميريزند). به خصوص آنکه امروز شیوه جنگها تغییر کرده و تعداد بيشمارافراد عامل موثری دربرتری نظامی نیست.

فردوسي : سياهي لشکرنيا يدبه کار

دو صد مرد  جنگي  به از صد هزار.

در شرایط حساس کنونی ملت ما نیازمند اردوی است که از هر لحاظ توان دفاع ازکشور را داشته باشد، اردوی متشکل از نیروهایی شجاع با تفکرونیرومند که به خو بی ازهر لحاظ بویژه روانی تجهیز شده باشند.  كشورها ي مختلفي که امروزدرافغانستان فرمان ميرانند، بخاطرمنافع استعماري اش نمی‌خواهند نیروهای مسلح ما قوی و توانمند شوند زیرا با قدرت گرفتن اردوي ملی  دلیلی برای حضور نیروهای خارجی باقی نمی‌ماند. برای اینكه حضورخود رادرسرزمين درد رسيده ما تداوم ببخشند، می‌خواهند تا افغانستان دارای نیروی امنیتی خودكفا و قادر به تأمین امنیت نباشد و به همین دلیل این كشورها تاكنون در بخش آموزش و خودكفاساختن نیروهای امنیتی ، تلاش و انگیزه‌ای نداشته‌اند.

بخاطرروشن شدن حقايق وواقعيتها ناگذيرميشويم تاصنوف مختلف اردوي ملي رامورد بررسي کوتاه وتند قراربدهيم .

سرنوشت غم انگيزنيروهاي پياده

 

بعضي از کشورها افراد را که به سن هجده سالگي می‌رسند به خدمت قواي مسلح فراميخواند ودر برخی دیگر از کشورها این اجبار برای زنان نیز وجود دارد. در تعداد دیگر از کشورها خدمت سربازی اجباری نیست و جوانان می‌توانند به صورت داوطلبانه به استخدام قواي مسلح کشورشان در آیند. از میان يکصدونودوهفت کشور جهان يکصدونو کشور سربازی را حذف کرده وقواي مسلح حرفه ای دارند. بيست ونو کشور خدمت عسکري کمتر از یک سال دارند. ده کشورنيروي انتخابی دارند. پانزده کشور از ترکیب سربازان داوطلب و اجباری استفاده می کنند. كشورهای عراق، عربستان، عمان، قطر، امارات متحده، پاكستان و بحرین خدمت عسکري اجباری را لغو كرده اند.

هر کشوري برای دفاع از حاکميت ملی وتماميت ارضی خود به نيروی مسلح ضرورت دارد.

براي افغانستان چه فرق ميکند که متجاوزکيست وازکجاآمده وچه ميخواهد، هرکشوري که برمردم ما ظلم وستم روادارد واستقلال ملي وتماميت ارضي وآزاد گي مارازيرسوال ببرند ، متجاوزاست . چه ان کشورازشرق باشد وچه ازغرب چه مسلمان باشد وچه غيرمسلمان.

قواي مسلح درزمان حضورنيروهاي شوروي

ازصفحات تاريخ نظامي کشورچنين استنباط ميشود که اولين هسته های اردوی منظم ملي درزمان اميرشيرعیليخان ريخته ميشود و با کود تاي نظامي هفت ثوروبخصوص بعدازحضورنيروهاي اتحاد شوروي درافغانستان ، قواي مسلح به يک قواي ملي و منظم تبديل شددرزمان حاکميت ( ببرک کارمل ) سطح کميت وکيفيت اين نيروها ارتقاي قابل ملاحظه پيدانمود وتعداد قواي مسلح تا نيم مليون نفررسيد واگرنيروهاي دفاع خودي وسپاهيان انقلاب رادرين جمع به محاسبه بگيريم ، افغانستان تا شش صد هزارنيروي مسلح داشت . اين نيروبايورش تنظيم ها و سقوط حاکميت داکترنجيب الله تارومار گرديدوهمه چيزکشوربه شمول تجهيزات قواي مسلح هم ازسلاح ومهمات ووسايل نقليه وبارک هاي نظامي مورد چوروچپاول قرارگرفت .

بعدازتحول شش جدي سال 1358وبعدازحضوراردوي شوروي درافغانستان ، شخص ريس جمهور، صدراعظم و وزارت هاي دفاع ، داخله وامنيت دولتي تمام توجه خويش رامعطوف اکمال وتجهيزات قواي مسلح نمودند. « ببرک کارمل »دراولين سفرش به اتحادشوروي روي تعليم وتربيه وتجهيزات قواي مسلح صحبت نمود ورهبري شوروي رامعتقد ساخت که يگانه ضرورت مبرم دولت کنوني اکمالات قواي مسلح کشوراست.

پس ازين سفربود که رهبري شوروي بزرگترين مراکزآموزشي قواي مسلح خويش رادرروسيه ، بلا روس ، اکراين ، قزاقستان ، قرغيزستان ، آذربايجان ، ازبکستان و... براي تعليم وتربيه نيروهاي مسلح افغانستان بامجرب ترين استادان ومربيان درخدمت افغانستان گذاشت . هزاران جوان غرض فراگيري آموزشهاي مسلکي ورواني به اين مراکزاعزام وبعدازفراگيري هاي لازم درخدمت قواي مسلح درآمدند. ازجانب ديگردراثرپافشاري دولت افغانستان – رهبري شوروي جديد ترين سازوبرگ هاي پيشرفته نظامي وتکنالوژي حربي راسخاوتمندانه دردسترس قواي مسلح افغانستان قرارداد.

درداخل کشورنيزمشاورين وکارشناسان نظامي شوروي باتلاشهاي شباروزي درآموزش نيروهاي مسلح سعي وتلاش فراواني نمودند. دولت با ايجاد قول اردوها ، فرقه ها، لواء ها و غندها ي جديد به نيروهاي مسلح جان تازه بخشيد وعملا ارگانهاي سه گانه قواي مسلح بطرف خودکفايي گام گذاشتند.  بعدازسال 1358يک رقابت جدي بخاطراکمال وتجهيزنيروهاي مسلح بين ارگانهاي نظامي جريان داشت وهرارگان تلاش مينمود تابه شکل ازاشکال مشاورين وکارشناسان شوروي رابخاطراکمالات نيروها تشويق وترغيب نمايند. دربنادرمهم کشورهراداره ازخود بيزاکمالاتي وجزوتامهاي ترانسپورتي داشتند تا دراکمال وخودکفايي نظامي ازديگري سبقت بگيرند.

درين مقطع تاريخي ، قواي مسلح مالک مدرن ترين تجهيزات مخابروي ، نفربرهاي نظامي ، وسايط نقليه ، زره پوشهاي  60پي پي و70پي پي و80پي پي ، تانکهاي پيشرفته تي 55وتي 62 وحتا تي64 ، سلاحهاي مکاروف ، کله شينکوف ، کله کوف ، ارپي چي هفت ، زيو، توپهاي سبک وسنگين ، راکتهاي مختلف هم ازبيم 21، اوراگان ، لونا واسکاد ، توپهاي مختلف چون- 76صحرا، ديسي وغيره شدند. تشکيلات نيروهاي مسلح وسعت داده شدو نيروهاي پياده نظام باجديدترين اسلحه ،وسايط ووسايل نظامي مجهزشدند.

قواي مسلح درتلاشهاي مثمروهدفمند ، مقتدرترين ، پاک نفس ترين ،باتجربه ترين و بافهم ترين جنرالان وکارشناسان نظامي رادرآغوش خويش پرورانيد وتحويل ارگانهاي نظامي داد.

درتشکيلات نيروهاي مسلح قواي سرحدي ، هواي ومدافع هواي ، ادارات نيرومند اطلاعاتي ، قواي وزارت داخله (پوليس ) توپچي ، راکتي ، گاردملي ، قطعات داوطلب محلي وراهيان انقلاب ( سپاهيان انقلاب ) عرض اندام نمودودرصفوف قواي مسلح آماده خدمت شدند.

ازجانب ديگرنيروهاي مسلح شوروي مستقردرافغانستان بخاطرزيرفشارقرارنگرفتن دولت ، برنامه هاي خدمات اجتماعي رادرکشورروي دست گرفتندوباتوزيع مواد امدادي وخدمات صحي مجاني به مردم پيشگام شدند. واين نيروها تلاش کردند تااکمالات خويش راازشوروي انجام دهند تاباعث بلندرفتن قيمتها درافغانستان نشوند. ازاواخير 1358تاسال 1366باگذشت هرروزقيمتهاي مواداوليه روبه کاهش بودودرشهرها - مردم اززندگي بهتري برخورداربودند.

نيروهاي مسلح درموجوديت آمريکا
بعدازلشکرکشي ايالات متحده آمريکابه افغانستان که هشت سال سپري ميشود وملياردها دالرحيف وميل فرماندهان نظامي پنتاگون وناتوومسوولين نظامي ودولتي افغانستان گرديده وتا اکنون کشورازنيروي مسلح کارامد ود
لسوزبرخوردارنيست . رهبري ارگانهاي نظامي وبخصوص ووزيردفاع رحيم وردگ

( که به هيچ صورت شايستگي وزارت دفاع راندارد ) مصروف چوروچپاول دارايي عامه وبود جه نيروهاي مسلح اند ، کوچکترين توجه ي به نيرومندي وخودکفايي قواي مسلح ندارند.

سوال اساسي اينست که چرادرهرکابينه باوجود بي کفايتي و روزگذراني وردگ به عنوان وزيردفاع معرفي وازجانب پارلمان نام نهاد که هيپکدام اين نمايندگان – نماينده حقيقي ملت ستمديده افغانستان نيستند  وبه اساس زدوبندهاي حزبي ، تنظيمي ومصلحتي وبه اشاره خارجيها به پارلمان راه يافته اند ، شايددرتاريخ افغانستان پارلمان کنوني يکي ازفاسد ترين بي ارزش ترين وبي اعتماد ترين پارلمان باشد . راي اعتماد ميگيرد وبه کرسي بادآورده وزارت دفاع تکيه زده وباگذشت هرروزبروگزکشيده وهرروز شکمش برجسته وکمرش باکمربندش سرناسازگاري دارد .

معقول ترين جوابي که ميتوانيم به اين سوال بدهيم اين خواهد بود که درزيرکاسه نيم کاسه يي وجود دارد. غربيها به هيچ صورت تصميم خروج ازافغانستان را ندارندوتحت بهانه هاي عدم خودکفايي امنيتي وتکميل اردوي ملي چنددهه رادراين کشورجنگ زده  بگذرانند وتابه هدف ستراتژيک خويش نايل شوند. ميگويند: ( استعمارهميشه درکشورهاي تحت مستعمره اش افراد ضعيف ، ناکارآمد ، اجير، وابسته ونوکرصفت را به خدمت ميگيردواستخدام مينمايند. ) ازطرف ديگراگرافغانستان نيروي پرقدرت نظامي داشته باشد ، ابتکارعمل رابدست گرفته ، ميتوانند مستقلانه بامخالفين درمورد جنگ وصلح تصميم بگيرند . واين ابتکارعمل خيلي چيزهاي محرم وعقب پرده راافشاء واززدوبند خارجيها بامخالفين پرده برداري خواهد شد.

آيادرافغانستان چهره خوشنام ، خدمتگار ، دلسوزومتخصص درامورنظامي وجود ندارد که رحيم وردگ بر وزارت دفاع فرمان ميراند. ؟ ده ها وصدها شخصيتهاي نظامي ، انسانهاي وطنپرست ، مسلکي درامورنظامي ( ارکانحرب ) ودلسوزوجود دارد ، اما متاسفانه وابستگي استخباراتي باکشورهاي دورونزد يک نداشته ومورد تاهيدوحمايت سازمانهاي جاسوسي خارجي نيستند .

کسي نيست که ازريس جمهورکرزي وبخصوص رحيم وردگ بپرسد- که طي اين هشت سال چه دست آوردي دروزارت دفاع ملي داريد؟ وطي اين مدت نتوانسته ايد قواي مسلح را اکمال وتجهيزنمايد ، درصورتيکه هزاران جنرال ، دگروال ،  دگرمن ، جگرن ، بريدمن وبريدگي هاي تعليم يافته وباتجربه جبرآ ازجانب وزارت دفاع به تقاعد سوق گرديده اندوهرروزدست به مظاهره وتجمع ميزنند تاحقوق داد خواهانه شان بگوش مقامات ارگ رياست جمهوري ومسوولين وزارت دفاع برسد که نميرسد.

باگذشت هرروزساحه حاکميت دولت محدود وحلقه محاصره شهرها تنگ ترومخالفين ازمدافعه به تعرض روي مي آورند . اگردرهرکشوري ديگري باشد ، چنين حوادثي به مفهوم ناتواني نظامي وناکارايي مسوولين بلند پايه ارگانهاي قواي مسلح تعبيرشده وريس جمهوروپارلمان دست به کارشده ومقامات نظامي رامورد تنبيه وسرزنش قرارداده وبه محاکم ودادگاه ميکشاند. اما بااندوه ودرد دروطن ما ، ريس جمهوروپارلمان نه تنها مقامات ارگانهاي قواي مسلح رامجازات نمي نمايند ، بلکه مکافات ومورد لطف وشفقت ونوازش نيزقرارميدهند.

ارد ميگويد: کارمندان نابکار ، ازدزدان وآشوبگران بيشتر به کشور آسيب مي رسانند.

درحوادث تجليل ازهشت ثوردرچمن حضوري همه شاهد بوديم که ريس جمهور، وزيردفاع باسينه پرازمدال ونشان ، وزيرداخله وريس عمومي امنيت ملي راه گريزميپاليد ودريک چشم برهم زدن مردانه فرارنموده ونيروهاي آماده رژه نظامي رادرجزيره قتل وکشتاررهانمودند وقوت ها بدون سوق اداره به هرسوميدويد ند تاپناهگاهي بيابند. اينست شهکارسترجنرال رحيم وردگ وزيردفاع دولت افغانستان.

امروزپرسونل قواي مسلح بجزازچند عراده موترفورد آمريکايي چه دارند تا به درجه خودکفايي امنيتي برسند؟ قواي مسلح متاسفانه طي اين هشت سال نتوانست ازسخاوت هاي پنتاگون مستفيد شده ومالک تانک ، توپ ، راکت ، سلاح ووسايط ثقليه وخفيفه شوند. وزارت داخله ورياست عمومي امنيت ملي نيزوضعيت به مراتبها غم انگيزترنسبت به وزارت دفاع دارند.

درگوشه وکناروطن روزانه ده ها نيروي قواي مسلح کشته وزخمي ميشوند واماکسي نيست که مسوولين رامورد بازپرس وسرزنش قراربدهد .

ازجانب ديگرطي اين هشت سال براي تجهيز نيروهاي مسلح ازسلاح هاي كمكي و يا خريداري شده از كشورهاي ديگر استفاده مي شود ، باوجودي كه سلاح هاي جمع آوري شده از نزد افراد مسلح و يا ديپوهاي نظامي دولت به داياگ سپرده ميشودتا نابود شود. در صورتيکه افغانستان دولت وادارات سه گانه نظامي دارد ، چرابايد جمع آوري و نگهداري و بعدا با نابودي اين سلاح ها درحدود صلاحيت يک سازمان خارجي باشد كه تا اکنون هويت وکارنامه اين انجوبراي هيپکسي مشخص نيست که اينها کي اند وچه هدف شوم وپليدي رادرقبال کشورماتعقيب مينمايند.
نبود امنیت ونارضايتي مردم
، عمده مسایلیست که دولت کرزی را به شدت آسیب پذیر ساخته، و چهره ی حاکمیت ملی در کشور را تا حدی مخدوش و رو به زوال کرده است. براساس گزارش مایک مکنیل مدیر اداره اطلاعات ملی آمریکا، دولت به رهبری کرزی تنها چیزی نزدیک به سه حصه از خاک افغانستان را در دست دارد. متاسفانه ولایات وردگ و لوگر در چند کیلومتری کابل پس از ساعت چهار عصر تا صبح ، از کنترول نیروهای امنیتی خارج می شوندو اين وضعيت به گونه يست که مخالفين می توانند پس از ساعت چهار در این ولایات که در نزدیکی پایتخت قرار دارند بروی جاده ها ریخته، کاروان ها را بازرسی نموده، و قدرت نمایی کنند.
به وخامت گرائیدن وضعیت امنیتی و نگرانی های ازین ناحیه که مخالفين ساحه ی نفوذخود را درافغانستان روز تا روز افزایش می دهند . سفیر ایالات متحده آمریکا در کابل می گوید، که وضعیت امنیت فردی بدتر شده است... اين اوضاع مردم را به شدت نگران امنیت جان شان کرده است. این مشکلیست که بیشتر ریشه در فساد در دستگاه پولیس دارد. برعلاوه، فساد در دستگاه دولتی و ضعف اداره در سطح محلی نیز، می توانند این مساله را تقویت کنند ...

( روزنامهء دیلی تلگراف در يکي ازشمارهء اخیر خود گزارشي را زیر عنوان «از هر صد سرباز اردوی ملی افغانستان پانزده تن آن به مواد مخدر معتاد می باشند» به چاپ رسانیده است. در این گزارش در راه افزایش نیروهای امنیتی ، روی برخی از مشکلات از جمله بیسوادی و فرار از خدمت، اشاره شده است.  روزنامه دیلی تلگراف در این گزارش می نویسد: برنامه های تقویت اردو و پولیس ملی افغانستان از سوی دیپلومات های غربی و کارشناسان نظامی به دیدهء شک نگریسته شده است.)

بلي ! متاسفانه نه نيروهاي بيگانه مستقردرافغانستان ، نه مقامات دولتي ونظامي ونه افراد که درائتلاف بادولت قدرت نمايي مينمايند وهزاران ميل سلاح خفيف وثقيل دردسترس دارند ، علاقه وتمايلي به نيرومندي نيروهاي مسلح ندارند وهرکدام به نوبه خود تلاش دارند تاازاستقلاليت وخودکفايي اين نيروها به شکل ازاشکال جلوگيري نمايند.

طي اين مدت فرار از خدمت عسکري، و كم تجربگي نيروها در مديريت جنگهاي فرسايشي، بی اعتمادی و خود سری نظامیان آمريكا و ناتو و عدم مشارکت نیروهاي محلي در عملیاتها، گسترش حوزه فعالیت طالبان و پیشرفت درتاکتیکهای نظامی آنها، استراتژي جنگ چريكي و خستگي رواني نيروها ، همگی مانع از عملکرد موثر اردوي ملي در به دست گیری و کنترول اوضاع شده است.   بي كفايتي اردو ، پولیس ونيروهاي امنيت ملي دراوضاع نابسامان کنوني ، گسترش روزافزون فساد ونبود استراتژی نظامي ازاعتباروپرستيژاين نيروها کاسته ميشود.

گزارشهاي بين المللي هر روزازگسترش فساد وبي مسووليتي وبي بندوباري اردوي ملي حکايت دارند. باگذشت هشت سال ازموجوديت ناتووپنتاگون درکشورميگذرد وهنوزاوضاع امنيتي به بهبود نيافته ودرتامين ثبات و امنيت در وطن كمك موثرننموده است، بلكه وجود اين نيروها وقوتهاي اردوي ملي خود يكي از عوامل رشد قابل ملاحظه مخالفين و نارضايتي عمومي شده است.  پوليس ونيروهاي امنيت ملي نيز به شكل يك نيروي غيرآموزش ديده با ميزان بالاي فساد، ضعيف و بي كفايت باقي مانده است.


December 26th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات